معرفی وبلاگ
باسمه تعالی. باسلام.وبلاگی که مشاهده می فرمائیدوبلاگ دفاع مقدس باموضوع ((عشق-شور-حماسه))باهدف پاسداشت وجبران قسمت کوچکی ازرشادت هاوبزرگواری هاوشجاعت های دلیرمردان درجبهه ی جنگ حق علیه باطل طراحی گردیده است.وتقدیم می شودبه همه ی غیورمردانی که در8سال جنگ تحمیلی دشمنان حقیقی اسلام برعلیه ایران ازآب وخاک وناموس خوددفاع نمودند. ومن الله توفیق.
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 558875
تعداد نوشته ها : 1261
تعداد نظرات : 9
Rss
طراح قالب
هوا صلیبیه (آب از نو می آید) هر زمان که بازرسان صلیب سرخ جهانی برای بازدید به اردوگاه می آمدند، عراقی ها آب لوله کشی اردوگاه را وصل می کردند و آب جریان می یافت. به همین سبب، برای اطلاع دیگران از بازدید صلیب سرخ، اصطلاحاً می گفتند: «آب از نو می یاد». آب و علف آب و علف به نوعی غذا گفته می شد که محتویات و مخلفات آن فقط شامل آب و علف (به اصطلاح سبزی) بود و عراقی ها آن را به نام قورمه سبزی در برنامه غذایی اردوگاه موصل قرار داده بودند، ولی اثری از گوشت و دیگر مخلفات نبود. آزماشگاه بچه ها به شکنجه گاه ، آزمایشگاه می گفتند؛ چون در آنجا بود که تأثیر دعا و عمق ایمان و مقاومت آزادگان آزمایش می شد. آفت عراقی در اردوگاه موصل 3، عده ای از برادران اقدام به باغبانی و کاشت سبزیجات در محوطه اردوگاه کرده بودند. گاهی تمام یا قسمتی از محصول این باغچه به وسیله عراقی ها سرقت می شد.در این هنگام، بچه ها می گفتند محصول آفت عراقی زده. ابوالمشاکل عراقی ها به افرادی که همیشه دردسر ایجاد می کردند و در مسائلی که در اردوگاه پیش می آمد، دخیل بودند، «ابوالمشاکل» لقب می دادند. آنتن (بی سیم) به افر
دسته ها : خاطرات
پنج شنبه یازدهم 6 1389
  شهید حجت الاسلام مصطفی ردانی پور اولین آرزو- مصطفی یک سوال ازت بپرسم جواب می دی ؟- تا چی باشد .- اولین آرزویی که دوست داری به آن برسی چیست؟- دوست دارم که شهید بشوم.- تو که دوست داری شهید شوی زن گرفتنت چی بود؟- خانمم سیده ، می خواستم آن دنیا به حضرت زهرا محرم شوم شاید به صورتم نگاه کند. شهید حاج حسین خرازی انتخابمی خواستی بروی یا بمانی این فدایی بود خطاب به حاج حسین خرازی ، می خواهی بروی یا بمانی نمی توانی انتخاب کنی –حاج حسین به یاد بچه ها افتاد : «نه آن ها خیلی به من احتیاج دارند می خواهم بمانم.» حاج حسین برگشت . برگشت اما با یک دست. شهید آیت الله اشرفی اصفهانی چهارمینوصیت نامه را که باز کردند نوشته بود : «می خواهم چهارمین شهید محراب باشم» و آیت الله اشرفی اصفهانی چهارمین شهید محراب بود. شهید حجت الاسلام علی اکبر اژه ای پرونده سفید قبل از پیروزی انقلاب یک روز احضاریه ای از ساواک به دستش رسید : «اکبر اژه ای و محمد اژه ای جهت ادای پاره ای توضیحات به اداره اطلاعات واقع در خیابان کمال اسماعیل مراجعه کنید» به همراه برادرش به آنجا ر
دسته ها : خاطرات
سه شنبه نهم 6 1389
دسته ها : خاطرات
چهارشنبه سوم 6 1389
X