معرفی وبلاگ
باسمه تعالی. باسلام.وبلاگی که مشاهده می فرمائیدوبلاگ دفاع مقدس باموضوع ((عشق-شور-حماسه))باهدف پاسداشت وجبران قسمت کوچکی ازرشادت هاوبزرگواری هاوشجاعت های دلیرمردان درجبهه ی جنگ حق علیه باطل طراحی گردیده است.وتقدیم می شودبه همه ی غیورمردانی که در8سال جنگ تحمیلی دشمنان حقیقی اسلام برعلیه ایران ازآب وخاک وناموس خوددفاع نمودند. ومن الله توفیق.
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 553518
تعداد نوشته ها : 1261
تعداد نظرات : 9
Rss
طراح قالب
  گفتگویی با برادر جانباز ، حجت الاسلام و المسلمین قربانی اشاره : آخرین باری که او را با بدنی سالم دیدم ، پشت خاکریزی کنار رودخانه نزدیک پاسگاه دوراجی عراق در عملیات والفجر 3 بود . بین بچه های امام رضا علیه السلام ! نیمی از بدنش را در افلاک گذاشت و نیمی دیگر را برای حجت بندگان خدا ، روی این کره ی خاک . ـ از نحوه ی مجروح شدنتان بگویید . ـ روز چهارم ـ پنجم عملیات والفجر 3 بود . بین پاسگاه دوراجی و تل خاور ، منطقه ای است کنار رودخانه . آنجا خاکریز زده بودند و هنوز سنگرها تثبیت نشده بود . شب رفتم آنجا . تیپ 21 امام رضا علیه السلام گردانی داشت به نام رحل . داخل آن گردان رفتیم . شب پرخاطره ای بود . فردا رفتم سری به بچه ها بزنم . دیدم یک بسیجی حدود شانزده ـ هفده ساله ، مشغول ساختن سنگر و چیدن کیسه هاست . رفتم کمک کنم . چند دقیقه بعد صدای بسیار مهیبی در نزدیک خودم حس کردم . حالم دگرگون شد . بعد از سی ثانیه که از حالت عادی خارج بودم ، به خودم آمدم ، دیدم دست راستم از آرنج تقریبا قطع شده و به پوست بسته است ، پای راستم را نگاه کردم ، دیدم از حدود ران مثل اینکه با ساطور زده باشند ، گوشت و
دسته ها : جانبازان
سه شنبه نهم 6 1389
X