معرفی وبلاگ
باسمه تعالی. باسلام.وبلاگی که مشاهده می فرمائیدوبلاگ دفاع مقدس باموضوع ((عشق-شور-حماسه))باهدف پاسداشت وجبران قسمت کوچکی ازرشادت هاوبزرگواری هاوشجاعت های دلیرمردان درجبهه ی جنگ حق علیه باطل طراحی گردیده است.وتقدیم می شودبه همه ی غیورمردانی که در8سال جنگ تحمیلی دشمنان حقیقی اسلام برعلیه ایران ازآب وخاک وناموس خوددفاع نمودند. ومن الله توفیق.
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 558642
تعداد نوشته ها : 1261
تعداد نظرات : 9
Rss
طراح قالب
13/6/1366 هـ .ش: آغاز عملیات نامنظم فتح 10، با رمز «یا ابا عبدالله الحسین (ع)»، در شمال شرقی استان اربیل عراق، با تلاش رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (قرارگاه رمضان)، که به انهدام نیروهای دشمن و 36 پایگاه بعثی در ارتفاعات مهم منطقه و وارد آمدن خساراتی به ادوات جنگی آنان انجامید. 17/6/1366 هـ .ش: «روز انتقام»؛ حمله هوایی ارتش عراق به شهرها و تأسیسات نفتی ایران و نفتکشهای خلیج فارس، به بهانه واهی دفاع از کویت در برابر جمهوری اسلامی ایران.  27/6/1366 هـ .ش: آغاز عملیات ظفر 1، در استان‌های دهوک و سلیمانیه، با تلاش رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (قرارگاه رمضان)، که به انهدام دهها تانک و نفربر خودرو و سلاح‌های سبک و نیمه سنگین و چندین انبار مهمات انجامید. 30/6/1366 هـ .ش: حمله 6 فروند بالگرد آمریکایی به کشتی کوچک تجاری ایران اجر به بهانه مین گذاری ایران در خلیج فارس.  31/6/1366 هـ .ش: سخنرانی آیت الله خامنه‌ای، رئیس جمهور وقت، در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، دربارة نگرش اسلام به انسان و جامعه و تشریح حقانیت جمهوری اسلامی
دسته ها :
دوشنبه بیست و دوم 6 1389
پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۳۸۶ ساعت ۱۹:۳۴  1359/1/7 هـ .ش: تأکید صدام حسین بر حمایت از مبارزه اقلیت‌های قومی ایران بر ضد جمهوری اسلامی ایران تا رسیدن به حقوق خود. 1359/1/12 هـ .ش: صدام حسین، رئیس جمهوری عراق، آمادگی کشورش را برای جنگ با جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد. 1359/1/13 هـ .ش: ترور نافرجام طارق عزیز، معاون نخست وزیر عراق، در بغداد؛ دولت عراق بدون ارائه سندی ایران را به این اقدام متهم کرد. 1359/1/18 هـ .ش: همزمان با قطع رابطه آمریکا و ایران، صدام حسین خواهان واگذاری جزایر ایرانی تنب بزرگ و تنب کوچک و ابوموسی به عراق شد. 1359/1/19 هـ .ش: شهادت آیت الله سید محمد باقر صدر و خواهرش، به دستور دولت عراق. 1359/2/4 هـ .ش: تأکید صدام حسین بر حاکمیت عراق بر خوزستان (عربستان). 1359/2/5 هـ .ش: نخستین حمله ارتش عراق به تأسیسات نفتی ایران، در دهلران؛ تا آغاز رسمی جنگ 13 نوبت دیگر به تأسیسات مختلف نفتی حمله شد. 1359/3/29 هـ .ش: پس از 20 سال و در نخستین انتخابات مجلس در عراق، حزب بعث 175 کرسی از 200 کرسی نمایندگی مجلس را به دست آورد. 1359/4/18 هـ .ش: کشف کودتای نوژه، که کودتاچیا
دسته ها :
دوشنبه بیست و دوم 6 1389
مجموعه خاطرات ستوان دوم عدی عدنان سلام از بمباران شیمیایی تو سط رژیم بعثی عراقسال ششم مرحله پیش دانشگاهی را با گرفتن معدل 78%  پشت سر گذاشتم و این نمره، شایستگی قبولی­ام را در یکی از دانشکده­های کشور ثابت کرد؛ اما حزبی نبودن، بهترین ملاک برای قلم خوردگی اسمم از دانشکده و پذیرشم در آموزشکده فنی - کشاورزی شد.  تحصیلاتم تمام شد و راه رفتن به خدمت باز. وارد مرکز آموزشی نجف شدم. «ستوان محمد» می­خواست مرا به دانشکده افسری احتیاط بفرستد. چون می­دانستم که فارغ­التحصیل شدن از این دانشکده، همراه با پذیرفتن مسئولیتی در ارتش است، از رفتن طفره رفتم و ستوان جواب رد مرا که شنید، سیلی آبداری برگونه راستم زد. مدتی بعد، دوره آموزشی تلفنهای صحرایی و بیسیم را دیدم و در واحد مخابرات جاگیر شدم. در شب 1985/2/12، حرکات مشکوکی در سراسر خط دیدم. به دوستم گفتم: - چه خبر است؟ و او جواب داد که ایرانیها در تدارک حمله هستند. بلافاصله به ما آماده باش داده شد. همگی برای چنگ و دندان نشان دادن آماده شدیم ما چون برای اولین بار بود که به جبهه آمده بودیم، واقعاً نمی­دانستی
دسته ها :
دوشنبه بیست و دوم 6 1389
شهید سهراب نوروزی  روزی در بین تعدادی از برادران بسیجی نشسته بودیم. شهید «نوروزی» هم بود. از جبهه  و روحیه رزمندگان سئوال شد. سهراب با حوصله تمام شروع کرد به توضیح  وگفتن خاطره، از مسائلی که دیده بود. همه با اشتیاق جذب حرفهایش شدند. او از حماسه ها و فداکاری ها ی خط شکنان جبهه تعریف می کرد.از معنویت والایی که بین آنها حاکم بود و به چشم خود دیده بود. سعی می کرد جهت بالابردن روحیه بسیجیان، قهرمانی ها و از خود گذشتگی رزمندگان دیگر را آن طور که دیده بود،‌ بیان کند. اما وقتی نوبت به خودش رسید که چه کرده است،‌ یک دفعه دیدم با متانت خاصی سکوت کردند و خواست حرف را عوض کنند. من که با اخلاق و معنویت او آشنایی داشتم و می دانستم چه فداکاری هایی کرده اند، ‌طاقت نیاوردم و گفتم:‌«‌ سهراب! از فعالیتهای خودت درگردان ذوالفقار بگو ،‌ از عملیات . . . » که باتبسم خاصی حرفم را قطع کرد وگفت : « قابل گفتن نیست!» با این حرف سکوتی ژرف همه را فرا گرفت، چند نفری که او را می شناختند،‌ اشک در چشمانشان حلقه زد. مدتی بود که شهید
دسته ها :
دوشنبه بیست و دوم 6 1389
نویسنده:محمد قاسم فروغی جهرمیمنبع:روزنامه جام جم اصولا جنگها به دلایل متعدد رویکردها و دغدغه های متفاوتی را باعث می شود. ماهیت و شکل جنگ و طرفهای درگیر، هر یک با توجه به انگیزه ها، رفتارها، خواست ها، نیازها، ترکیب های انسانی ، باورهای اجتماعی و... فرهنگ یا مجموعه ای از عوامل متعدد فرهنگی را می تواند بروز دهد یا برای شکل بخشی به خواستهای موردنظر، نوعی جمع بندی فرهنگی را ارائه کند. به هر حال در یک منازعه و درگیری ، هر یک از طرفین به مسائلی می پردازند که برای خود یا مخاطب یا جامعه مورد نظرشان باورهای قبول شدنی یا آرمان های تاریخی و اجتماعی را مطرح کنند. جنگهای پیشین تاریخی در هر سرزمینی دارای مولفه ها و مشخصه های متنوع یا شاید بدیع و تازه به نسبت شرایط و زمان خود باشد که البته در صحت و سقم ادعاهای تاریخی و مکتوبات بر جای مانده حرف و حدیث فراوان است ؛ اما به دور از جنبه های ارزشگذاری و با توجه به جامعه شناسی هر دوره یا موقعیت ، شرایط و ویژگی هایی در هر زمان برای هر جامعه می توان برشمرد تا از رهاورد آن بتوان به نتیجه ای کلی یا نظر و فکری غالب دست یافت. با توجه به تفسیرهای رایج از حوادث هر
دسته ها :
جمعه نوزدهم 6 1389
عشق عاقل نویسنده:مادر شهیدمنبع:کتاب سیمای سرداران شهید در عملیات خیبر، دشمن منطقه را با انواع و اقسام جنگ افزارها و بمبهای شیمیایی مورد حمله قرار داده بود. حسین در اوج درگیری به محلی رسید که دشمن آتش بسیار زیادی روی آن نقطه می‌ریخت. او به یاری رزمندگان شتافت که ناگهان خمپاره‌ای در کنارش به فریاد نشست و او را از جا کند و با ورود جراحتی عمیق بر پیکر خسته‌اش، دست راست او قطع گردید. در آن غوغای وانفسا، همهمه‌ای بر پا شد. «خرازی مجروح شده! امیدی بر زنده ماندنش نیست.» همه چیز مهیا گردید و پیکر زخم خورده او به بیمارستان یزد انتقال یافت. پس از بهبودی، رازی را برای مادرش بازگو کرد که هرگز به کس دیگری نگفت: «حالم هر لحظه وخیمتر می‌شد تا اینکه یک شب، بین خواب و بیداری، یکی از ملائک مقرب درگاه الهی به سراغم آمد و پرسید: «حسین! آیا آماده رفتن هستی، یا قصد زنده ماندن داری؟» من گفتم: «فعلاً میل ماندن دارم تا با آخرین توان، به مبارزه در راه دین خدا ادامه دهم.» به همین جهت او تا لحظه آخر، عنان اختیار بر گرفت و هرگز از وظیفه‌اش غا
دسته ها :
جمعه نوزدهم 6 1389
X